محاق

به گوهرِ مراد

 
به نوکردنِ ماه
 بر بام شدم

با عقيق و سبزه و آينه.
داسی سرد بر آسمان گذشت
که پروازِ کبوتر ممنوع است.

صنوبرها به نجوا چيزی گفتند
و گزمه‌گان به هياهو شمشير در پرنده‌گان نهادند.

ماه
برنيامد.

<< Previous Poem                   Next Poem >>