زنان و مردان سوزان...

نوروز در زمستان

می‌دانستند دندان برای...

از خود با خویش

آشتی

غرش خام تندرهای...

ما فریاد می‌زدیم «چراغ!...

The Day After

سرود ششم

شب بیداران

شبانه(-بی آرزو چه می‌کنی...)

شرقاشرق شادیانه...

نگران، آن دو چشمان است...

با تخلص خونین بامداد

چاه شغاد را ماننده...

نخستین که در جهان دیدم...

نخستین از غلظه‌ی پنیرک و ...

کژمژ و بی‌انتها...