قنارى گفت: ـکرهىِ ما
کرهىِ قفسها با ميلههاىِ زرين و چينهدانِ چينى.
کرهىِ قفسها با ميلههاىِ زرين و چينهدانِ چينى.
ماهىىِ سرخ سفرهىِ هفتسيناش به محيطى تعبير کرد
که هر بهار | |
متبلور مىشود. |
کرکس گفت: ــ سيارهىِ من
سيارهى بىهمتائى که در آن
مرگ | |
مائده مىآفريند. |
کوسه گفت: ــ زمين
سفرهىِ برکتخيزِ اقيانوسها.
انسان سخنى نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستيناش از اشک تر بود.