" آفتاب و ذره "

تو اي شكوهمند من

شكوه دلپسند من

تو آن ستاره بوده اي

كه مهر آسمان شدي

ز مهر برتر آمدي

فراز كهكشان شدي

 

به دره ها نگاه كن

به ژرف دره ها نگر

به تكه سنگهاي سرد

به ذره ها نگاه كن

 

به من بتاب

كه سنگ سرد دره ام

كه كوچكم

كه ذره ام

 

به من بتاب

مرا ز شرم مهر خويش آب كن

مرا به خويش جذب كن

مرا هم آفتاب كن

شعر از : حميد مصدق