" صدا "
خشمناكان بي خروش و بي فغان
دردمندان بي فغان و بي خروش
باز ما مانديم و شهر بي تپش
وانچه كفتار است و گرگ و روبه است
گاه ميگويم فغاني بر كشم
باز ميبينم صدايم كوته است...
شعر از : دكتر علي شريعتي