" سكوت "

دلتنگي هاي آدمي را باد ترانه‌اي مي‌كند

روياهايش را آسمان پرستاره ناديده مي‌گيرد

و هر دانه برفي،

به اشكي نريخته مي‌ماند.

 

سكوت سرشار از ناگفته‌هاست ..    از حركات ناكرده؛

اعتراف به عشقهاي نهان؛              و شگفتيهاي بر زبان نيامده.

 

در اين سكوت ...

حقيقت ما نهفته است؛

حقيقت تو           و حقيقت من

 

براي تو و خويش چشماني آرزو مي‌كنم

كه چراغها و نشانه‌ها را در ظلماتمان ببيند ...

 گوشي كه صداها و شناسه‌ها را

در بيهوشي‌مان بشنود ..

 

براي تو و خويش

روحي كه اينهمه را در خود گيرد       و بپذيرد.

 

و زباني كه در صداقت خود،   ما را از خاموشي خويش بيرون كشد

و بگذارد از آن چيزها كه در بندمان كشيده است...   سخن بگوييم.