"زندگي"
بر زمين افتاده پخشيده ست
دست و پا گسترده تا هر جا
از كجا ؟
كي ؟
كس نمي داند
و نمي داند چرا حتي
سالها زين پيش
اين غم آور وحشت منفور را خيام پرسيده ست
وز محيط فضل و شمع خلوت اصحاب هم هرگز
هيچ جز بيهوده نشنيده ست
كس نداند كي فتاده بر زمين اين خلط گنديده
وز كدامين سينه ي بيمار
عنكبوتي پير را ماند ، شكن پر زهر و پر احشا
مانده ، مسكين ، زير پاي عابري گمنام و نابينا
پخش مرده بر زمين ، هموار
ديگر آيا هيچ
كرمكي در هيچ حالي از دگرديسي
تواند بود ؟
من پرسم
كيست تا پاسخ بگويد
از محيط فضل خلوت يا شلوغي
كيست ؟
چيست ؟
من مي پرسم
اين بيهوده
اي تاريك ترس آور
چيست ؟