"و نه هيچ"
نه زورقي و نه سيلي ، نه سايه ي ابري تهي ست آينه مرداب انزواي مرا خوش آنكه سر رسدم روز و سردمهر سپهر شبي دو گرم به شيون كند سراي مرا